تولد زهرا(س) روز جهانی زن
اگر روز ولادت حضرت زهرا(س) به عنوان روز زن اعلام می گردد، به این خاطر است که تا قبل از ظهور اسلام، تاریخ اختصاص به مردان داشت و مرد حیات زن را تحت الشعاع خویش قرار داده بود و به او میدانی که در آن بتواند خود را از نظر فکری عرضه کند، نمی داد. مرد به زن مجال نمی داد تا بتواند از انرژی ذخیره شده و نهفته در وجودش استفاده کند و در این برهه از زمان نقش زن یک نقش حاشیه ای بود و جزئی از شئونات مرد به حساب می آمد و زن نیز تحت تاثیر همین قضیه، خود را به عنوان یک انسان مستقل باور نکرده بود. می توان از حضرت خدیجه هم نام برد چرا تولد اورا - که این همه تحول به وجود آورد. - روز زن نمی دانید.
اسلام این معادله را درهم کوبید و زن و مرد را برای قبول مسؤولیتهای مناسب هر کدام مخاطب خویش قرار داد و نوع هر کدام را مشخص نمود. زیرا نقش هریک از زن و مرد طبق نوعی که دارد و عناصری که در تکون و تکامل آنها لازم است، مختلف می گردد و این تنوع در دائره انسانیت باعث تکامل آنها است و مستلزم هیچ گونه برتری یکی بر دیگری نمی باشد. زیرا فضلیت انسان در معانی عقلی و روحی و حرکتی اوست نه در جنس آن و این نوع تمایز بین زن و مرد، تمایزی است که بر گرفته از خصوصیتهای خاص هر کدام از این دو نوع است.
در حرکتهای ارزشی، فرقی بین زن و مرد نیست
اسلام پس از اینکه خطوط کلی زندگی اجتماعی را در قرآن بیان کرد، نمونه هایی را از کارهای ارزشی - که توسط زنان یا مردان صورت گرفته است.- ذکر نمود. اگر به قرآن بنگریم، می بینیم که وقتی از مسؤولیتهای عمومی سخن می گوید، تنها از مرد حرف نمی زند بلکه از دو قشر زن و مرد باهم سخن می گوید. مثلا در سوره احزاب آیه 36 می فرماید:
(و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذاقضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیرة من امرهم…)
«اگر خدا و رسولش تصمیم بر امری گرفتند و آن را حتمی کردند، هیچ مؤمن و مؤمنه ای این اختیار را ندارد که در آن باره به اختیار خود عمل نماید.»
مرد مؤمن و زن مؤمنه در مسیر مسؤولیت خود در برابر خداوند، حرکت می کنند تا آنچه را خدا به رسولش وصیت کرده است، اجرا کنند و خطابهای محکم خداوند هردو را شامل است.
همچنین هنگامی که خداوند از تلاش و کوشش خیرخواهانه، سخن می گوید و مسئله پاداش و اجر و مزد کار نیک را مطرح می کند، زن و مرد را باهم خطاب خویش قرار می دهد. (…انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی…)(آل عمران، 195)
«من عمل هیچ زن و مردی را ضایع نمی کنم.
در کار و کوشش و تلاش برای زندگی، فرقی بین زن و مرد نیست چه بسا کار یک زن پربارتر، مشخص تر، عمیق تر و بادوام تر از کار بعضی از مردان باشد.
همچنین وقتی متون تفصیلی اسلامی را مطالعه می کنیم، در انجام کارهای خیر هیچ فرقی بین زن و مرد نمی باشد. و در ذکر فضیلتهای آنان نیز یکسان ذکر شده است. به عنوان نمونه در سوره احزاب آیه 35 می خوانیم که خداوند چگونه از نتایج اخروی صفات مثبت و خوب هم برای مردان و هم برای زنان خبر داده است و در این گونه صفات، زن و مرد عدل یکدیگر قرار گرفته اند. (ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات اعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیما)
«همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان مؤمن و زنان مؤمنه، مردان فروتن و زنان فروتن مردان راستگو و زنان راستگو، مردان شکیبا و زنان شکیبا، مردان نرم دل و زنان نرم دل، مردان بخشنده و زنان بخشنده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان با عفت و زنان عفیف و مردانی که بسیار خدا را ذکر می کنند و زنان ذاکر، خداوند مغفرت و اجر عظیمی را برایشان مهیا ساخته است.»
در حرکتهای ارزشی، ارزش عقیده و عمل صالح و موقعیت و جایگاه فرقی بین زن و مرد وجود ندارد. زیرا انسانیت زن و مرد توانسته است حیات آنان را به وسیله اسلام، ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع، تصدق، روزه، عفت و ذکر، غنی سازد.
مدیریت خانواده
اینکه در قرآن آمده است (الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض) معنای آیه، برتری مرد نسبت به زن نیست بلکه مراد و منظور، مدیریت در امور است هرچند در منزل و محیط آن، این زن است که صاحب اختیار و قوام است البته این مدیریت فقط در امور منزل می باشد نه در کل زندگی زیرا هر مؤسسه ای تنها باید یک مدیر و یک مشرف به امور داشته باشد و اگر در یک مؤسسه مدیرهای متعدد باشند، اداره آن مؤسسه با مشکل مواجه می شود مشکلی که تمام اعضای آن مؤسسه از آن رنج می برند. با این حال وقتی که خداوند از زندگی مشترک سخن می گوید، سخن از یک زندگی خواهد بود که باید طبق قانون خاص خودش باشد; قانونی که در آن گاهی مرد بر زن قوامیت دارد و زمانی عکس آن است زیرا خداوند فرموده است: (و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودة و رحمة) (الروم، 21)
«از نشانه های خداوند آن است که از جنس خودتان برای شما ازواجی را آفرید تا موجب آرامش شما شود و بین شما مودت و دوستی قرار داد.»
زندگی مشترک، زندگی همراه با محبت است; محبتی که از قلبی برخاسته و دست به گردن قلب دیگری می شود. محبتی که از یک روح برخاسته و در آغوش روح دیگر قرار می گیرد. محبتی که از رحمت انسانی شروع و معیار سنجش ظرفیت انسانها می گردد.
از دیدگاه اسلام ارزش یک انسان به انسانیت اوست و مرد و زن بودن دو خط تفصیلی در تنوع انسانی هستند که هرکدام بخشی از وجود دیگری را بی نیاز می سازد. زن حامل حالتی از غنای روحی و عاطفی است و مرد حامل نوعی غنای عقلی و روحی و عاطفی و به همین صورت در طول دوران زندگی، آن دو متکامل می گردند و انسانیت آنها در خلال این تکامل، محقق می شود.