خود سازى و نيل به مقامات معنوى
نخستين گام متنبة شدن است و آن بيدارى از چرت غفلت است ، پس از آن توبه است و توبه يعنى بازگشت به خدا، پس از آنكه از او فرار كرده اى ؟، بعد ورع و تقوا است ، لكن ورع اهل شريعت دورى از حرامها مى باشد و ورع اهل طريقت دورى از شبهات و مكروهات است ، و بعد از محاسبه است و آن حساب كردن و رسيدگى و اعمالى است كه از انسان صادر شده كه محاسبه بين خودش و بين نفسش و محاسبه بين خودش و بين افراد بشر است ، بعد مقام اراده مى باشد و آن رغبت در رسيدن به مراد و مقصود، با زحمت زياد مى باشد پس از آن مقام زهد است و آن ترك دنيا است و حقيقت زهد دورى جستن و بيزار بودن از غير مولى (خدا) است .
پس از آن مقام فقراست ، و آن خالى كردن دل است همچنانكه دست خود را از مال دنيا خالى كرده اى ، و فقير كسى است كه از بى پولى قادر بر هيچ چيز نيست .
و بعد مقام صدق است و آن مساوى بودن ظاهر و باطن است و بعد از آن صبر است كه آن واداشتن نفس است بر چيزهائى كه از آنها بدش مى آيد بعد مقام رضا به مشكلات يعنى راضى به قضاء و بلا خدا و آن لذت بردن از بلاهاست بعد مقام اخلاص است كه آن خارج كردن خلق است از معامله حق و پس از آن مقام توكل است و آن تكيه كردن در همه امور به خداوند سبحان است با علم به اينكه خيرش در آن است كه خدا براى او اختيار كرده است .
(( قال فى المنازل السائرين : فاما قسم البدايات فهو عشرة ابواب : اليقظة و التوبة و المحاسبة و الانابة و التفكر و التذكر و الاعتصام و انوار الرياضة و السماع ، و قد شرحه كمال الدين عبد الرزاق القاشانى و هو من انفس كتاب الفن ، و فى البحار عن الصادق عليه السلام قال : التوبة حبل الله تعالى و مدد عنايته و لابد للعبد من مداومة التوبة على كل حال و كل فرقة من العباد لهم توبة فتوبة الانبياء متن اضطراب السر، و توبة الاصفياء من التنفس و توبة الاولياء من تلوين الخطرات و توبة الخاص من الاشتغال بغير الله تعالى و توبة العالم من الذنوب ، و تفصيل المقامات فى محله .))