«فاطمه(ع) پاره تن پیغمبر(ص)»
پیامبر گرامى فاطمه(س) را بسیار دوست مىداشت و به او احترام مىنمود و از هر فرصت در معرفى این بانوى نمونه و عصاره هستى استفاده مىکرد و حقایق و معارفى را در عظمت شخصیت فاطمه زهرا(س) مطرح مىنمود. یکى از احادیثى که پیامبر گرامى (ص) درباره فاطمه(س) فرمودهاند این حدیث است: «فاطمه پاره تن من است…»
از طریق این حدیث بسیارى از فضایل و مناقب حضرت زهرا(س) مانند عصمت را مىتوان اثبات نمود.
پیامبر(ص) فرموده است:
فاطمة بضعة منّى من سرّها فقد سرّنى و من سأها فقد سأنى، فاطمه اعزّ البریّة علىّ؛
فاطمه پاره تن من است. هر که او را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر که او را اندوهناک کند، مرا اندوهناک کرده است. فاطمه از همه مردم پیش من عزیزتر است.
روش بزرگان درباره یک حدیث این است که نخست از سند و سپس از دلالت آن بحث مىکنند. ما هم در اینجا به طور اختصار نکاتى را به این شیوه درباره این روایت شریف بیان مىکنیم.
شان نزول حدیث
اکنون باید اشاره کنیم که این حدیث از پیامبر گرامى(ص) در چه مناسبتهایى نقل شده است و به طور خلاصه شأن نزول این حدیث در چه مواردى بوده است.
1 - یکى از آن مناسبتها این است که روزى على(ع) از پیغمبر گرامى(ص) سؤال کرد: چه چیزى براى زنها بهتر است؟ حضرت سکوت نمودند و وقتى فاطمه(س) آمد، از حضرت زهرا(س) سؤال کردند چه چیزى براى زنها بهتر است. حضرت زهرا(س) فرمود: اینکه مردها او را مشاهده نکنند. در این موقع، حضرت پیغمبر(ص) فرمودند: فاطمة بضعة منّى؛ یعنى فاطمه پاره تن من است.
2 - دومین مورد وقتى بود که ابولبابه براى قبول شدن توبه خود، خود را به ستون بسته بود. پس آیه توبه نازل شد که توبه ابولبابه مقبول است. حضرت زهرا(س) خواستند او را از ستون باز کنند. ابولبابه گفت: من قسم خوردهام که کسى جز رسول خدا(ص) مرا باز نکند.
پس پیغمبر گرامى این جمله را فرمودند: «ان فاطمة بضعة منّى».
- سومین مورد جایى بود که وقتى پیامبر گرامى خواستند فاطمه(س) را معرفى کنند، فرمودند: «هى بضعة منّى». روایت از ابنصباغ مالکى از مجاهد است:
خرج النبى(ص) و هو اخذ بید فاطمه فقال: من عرف هذه فقد عرفها و من لم یعرفها فهى فاطمة بنت محمد و هى بضعة منّى و هى قلبى و روحى التى بین جنبى.
4 - چهارمین مورد در شب عروسى فاطمه(س) بود که حضرت این جمله را فرمود.
حضرت پیامبر(ص) «به حضرت زهرا» خطاب کرد و فرمود: اى دخترم، على(ع) خوب شوهرى است. با او مخالفت نکن. سپس به على(ع) خطاب کردند فرمودند: یا على (ع)، داخل خانه خود شو و با همسرت با مهر و محبت رفتار کن. سپس این جمله را فرمودند: «ان فاطمة بضعة منّى، یؤلمنى ما یؤلمها و یسرّنى ما یسرّها». مناقب خوارزمى، ص 353.
5 - پنجمین مورد را اهل سنت ذکر کردهاند: روزى على(ع) براى خواستگارى دختر ابوجهل پیش او رفت و حضرت پیغمبر(ص) فرمود: «ان فاطمة منّى…». علماى اهل سنت گفتهاند: این خبر در باره على(ع) رسیده است. چون او خواست دختر ابىجهل را به عقد ازدواج گیرد، رسول خدا(ص) بر او غضبناک شد و فرمود «هر کس فاطمه را اذیت کند…»
راهبرد اهل سنت، ص 330 ؛ بحارالأنوار، ج 29، ص 337.
امالى مفید، ص 260 ؛ بحارالأنوار، ج 28، ص 303 و ج 43، ص 23 و 39 ؛ امالى شیخ طوسى، ص 24 ؛ مناقب آل ابىطالب، ح 3، ص 112.
مشکاة المصابیح، ص 568 ؛ زبدة البیان اردبیلى، ص 189.
سبل الهدى و الرشاد فى سیرة خیرالعباد، محمد بن یوسف الصالحى الشامى، ج 11، ص 45.
الروض الانف، سهیلى، ج 2، ص 196.
الفصول المهمة فى معرفة الائمة، ص 146.
مستدرک الحاکم، ج 3، ص 158 ؛ صحیح مسلم، ج 4، ص 1903، کتاب فضائل الصحابة، ح 95.