چرا بدن انسان پس از مرگ نجس می شود
چرا بدن انسان پس از مرگ نجس می شود؟
در مورد علت این حکم، ابتدا باید در نظر داشت که این حکم نجاست مربوط به جسم و بدن است؛ اما روح و جان انسان که اساس انسانیت انسان است، مشمول این حکم نیست.
انسان بعد از مرگ دارای احکامی است. یکی از آن احکام، این است که بدن او بعد از مردن و قبل از تمام شدن غسلهای سهگانه نجس است و انجام غسلهای سهگانه برای میت مسلمان لازم است و با انجام این غسلها طاهر و پاکیزه میگردد.[1]
در مورد علت این حکم، ابتدا باید در نظر داشت که این حکم نجاست مربوط به جسم و بدن است؛ اما روح و جان انسان که اساس انسانیت انسان است، مشمول این حکم نیست.
علت نجس بودن بدن انسان بعد مرگ این است که از نظر مباحث فقهی، بدن انسان بعد از مرگ، مردار به شمار میآید؛ و از نظر فقهی مردار یکی از نجاسات است.[2]
علاوه بر این، در روایاتی که بیان میکند بدن میت باید به غسلهای سهگانه غسل داده شود،[3] شاید بتوان دلیل نجاست میت را نیز به دست آورد.
اما به هر حال از نظر فلسفه احکام هر چند درک و شناخت فلسفه احکام کار بسیار مشکلی است، بلکه باید گفت فراتر از آگاهی و اندیشه انسانهای عادی است؛ از اینرو در اینگونه موارد باید به سراغ علوم وحیانی و فرا طبیعی رفت.
در خصوص نجاست بدن انسان پس از مرگ نیز هر چند در روایتی مستقل علت آن بیان نشده است؛ اما همانگونه که اشاره شد، در مورد علت لزوم غسل میت و مس میت روایاتی وجود دارد که شاید بتوان علت نجس شدن بدن میت را نیز از آنها به دست آورد.
توضیح اینکه در پارهای از روایات چنین آمده است:
«علّت غسل میّت این است که او را غسل دهند تا پاکیزه شود و از آلودگیها (و میکروبها) و امراضى که داشته و آنچه به او رسیده است از انواع ناخوشیها پاک گردد؛ زیرا او با فرشتگان ملاقات میکند و با اهل آخرت همنشین میگردد،
پس چه نیکو است که بر خدا که وارد میشود و پاکان را که ملاقات میکند و آنان با او تماس میگیرند و او با ایشان تماس حاصل میکند، با طهارت و پاک باشد تا مورد درخواست رحمت و شفاعت واقع شود.
علّت دیگر آنکه آن منیای (نطفه)که از آن آفریده شده و در هنگام مرگ از بدن او خارج میشود و جنب میگردد، پس غسل براى آن است.
اما علّت غسل مسّ میّت طاهر شدن غسل دهنده است از آنچه بدو رسیده از چرک و پلیدیهاى میت؛ چرا که شخصی که از دنیا رفت و روح از او مفارقت نمود، بیشتر آفتها در پیکر او باقى میماند؛ لذا باید پس از تماسّ با او، خود را تطهیر کرد و او را نیز تطهیر نمود».[4]