نگاه هزينه اي به نوروز
دغدغه هر ساله مادر خانواده محاسبه خرج و مخارجي است که بايد بابت ميوه، آجيل، شيريني و ديگرمخلفات هزينه شود. هر بار هم که حساب مي کند به رقمي قابل توجه مي رسد. شايد يکي از دلايلي که باعث شده برخي خانواده ها در روزهاي عيد، فرار را بر قرار ترجيح دهند همين نگاه هزينه اي به ميهماني هاي نوروزي باشد. در اين زمينه قرايي مقدم معتقد است که اين نگاه هزينه اي به چشم و هم چشمي ها برمي گردد.
وي مي گويد: به عبارتي ما ميهماني مي دهيم به خاطر اين که «پُتلاچ» کنيم.«پتلاچ» در جامعه شناسي و مردم شناسي به معناي کوبيدن ديگران با اموال و دارايي است. رسمي که در بين سرخپوستان رايج است. به اين شکل که آن ها سعي مي کنند با اموال خودشان ديگران را سرکوب کنند و با به رخ کشيدن دارايي هاي افراد به هر شکل ممکن «پتلاچ» کنند. نوعي خودفروشي و بزرگ کردن خود که معمولاً توسط افراد تازه به دوران رسيده انجام مي شود.
وي مي افزايد: اين درحالي است که در گذشته از ميهمانان نوروزي با مقداري آجيل، زردآلو قيسي و برگه پذيرايي مي کردند ولي اکنون اين رسم خوب و پذيرايي مختصر فقط در بين تعداد کمي از مردم که براي آن ها ماهيت ميهماني داراي اهميت است صورت مي گيرد بي آن که بخواهند دارايي خود را به رخ بکشند و اسراف کنند.
وي ادامه مي دهد: متاسفانه همان طور که مقام معظم رهبري فرمودند سبک زندگي تغيير کرده است و بايد اصالت گذشته ايرانيان به زندگي آن ها برگردد. اگر اين اتفاق بيفتد با فرا رسيدن نوروز پذيرايي از ميهمانان نوروزي براي مردم دغدغه نمي شود و به دنبال راهکار براي فرار از ديد و بازديدهاي نوروزي به دليل هزينه هاي آن نخواهند بود.
وي تاکيد مي کند: مردم بايد درک کنند پذيرايي هاي آن چناني نه تنها محبت نمي آورد بلکه موجب دوري خانواده ها مي شود. بنابراين بايد جلوي اين موضوع گرفته شود.
اين رسم ايراني بايد با سادگي برگزار شود و عاملي شود براي آشنايي دختر و پسر، شناخت از يکديگر و افزايش محبت در خانواده ها.
اين جامعه شناس با تاکيد بر اين که نبايد فراموش کنيم که عيد مهم ترين عامل پيوستگي ماست مي افزايد: البته پذيرايي از ميهمان هزينه بالايي ندارد بلکه اين پز دادن هاست که باعث مي شود هزينه ها بالا برود. ضمن آن که هرهزينه اي که براي پذيرايي از ميهمان و ديد و بازديدها مي شود بدون شک بهره و سرمايه اجتماعي بسيار بالايي خواهد داشت.
دولت نيز بايد کاري کند که اين سنت ملي با ديد و بازديدها حفظ شود. نبايد تمام تلاش ها به اين سمت معطوف شود که مردم ايام عيد را در مسافرت بگذرانند. هدف از عيد در کنار هم بودن مردم و افراد خانواده کنار يکديگر است.
سرمايه اجتماعي و آشنايي کودکان و نوجوانان با مراسم ملي و ميهني و دلبستگي آن ها به کشور در همين مراسم شکل مي گيرد. اگرچه سفر کردن هم مزايايي دارد اما نمي تواند همه اين دستاوردها را يکجا در خود جاي دهد.
دبيري نيز در اين باره خاطرنشان مي کند: آيين نوروز و ديد وبازديدهاي عيد ريشه در تاريخ و فرهنگ و تمدن ايراني ها دارد اما همين آيين تاريخي امروز دچار دگرگوني شده به نحوي که فلسفه اين آيين کهن کاملاً تحت الشعاع قرار گرفته و نه تنها کارايي گذشته را ندارد بلکه گاهي به شکلي منفي عمل مي کند وحتي منجر به بروز کارکردهاي نامطلوبي مي شود.
به گفته اين پژوهشگر اجتماعي رفت و آمدهاي فاميلي و خانوادگي هميشه آثار مثبتي ندارد و گاهي بروز برخي رفتارهاي اجتماعي موجب کم رنگ شدن اين معاشرت ها ورفت وآمدها مي شود.
وي مي افزايد: يکي از مهم ترين عواملي که باعث مي شود ديد و بازديدها در ايام نوروز کمتر شود چشم و هم چشمي و فخرفروشي افراد است و همين مسئله موجب مي شود بستگاني که از نظر سطح اقتصادي و زندگي نسبت به ساير فاميل هاي خود در سطح پايين تر يا بالاتري قرار دارند، تمايلي به رفت و آمد با يکديگر نداشته باشند.
وي مي افزايد: فرهنگ ديد و بازديدهاي نوروزي کارکردهاي آشکار و پنهان دارد که اين کارکردها متناسب با جوامع شهري و روستايي خود را نشان مي دهند از اين رو از آن جا که مردمان روستايي کمتر به تجملات اهميت مي دهند براي آن ها ديد وبازديدآسان تر است اما در جوامع شهري اين تجملات و چشم و هم چشمي در پذيرايي است که حرف اول را مي زند.
وي راهکاري هم ارائه مي دهد:« لازم است تا همه افراد فاميل يا دوستان که توان اقتصادي مشابهي ندارند پذيرايي را بر اساس کم توان ترين عضو فاميل از نظر مالي تنظيم کنند تا با اين کار چشم و هم چشمي کمتر شود و روح ميهماني ها که همان آگاهي از حال و احوال يکديگر است حفظ شود.
عباسي نيز در مورد برخي عواملي که ديد وبازديدهاي نوروز را کمرنگ کرده است مي گويد: در گذشته نگاه مردم به ديد و بازديدهاي نوروزي ساده بود و همه با خيال آسوده در خانه هم ميهمان مي شدند اما امروز مبناي ديد وبازديدها با تجمل گرايي يا افراط و تفريط همراه است به نحوي که گاهي اين گونه ميهماني ها به جاي نزديکي و ايجاد عاطفه موجب بروز رابطه اي ناسالم بين بستگان مي شود و به دنبال آن تمايل و ترغيب به رفت و آمد را کم مي کند.
اين روان شناس تاکيد مي کند: از آن جا که انسان ها ذاتاً موجوداتي اجتماعي هستند هرچه معاشرت ها ورفت و آمدهاي آن ها با يکديگر بيشتر شود بر تعاملات مثبت زندگي آن ها تاثيرگذار خواهد بود از اين رو بايد با توجه به شرايط اجتماعي موقعيت هايي را فراهم کنيم که ديد وبازديدهاي نوروزي کاهش پيدا نکند و مردم به جاي لذت بردن از ساعاتي که بايکديگر مي گذرانند به دنبال راه هاي جايگزين مانند سفر نباشند.
وي مي افزايد: بر اساس تحقيقات انجام شده افرادي که هوش عاطفي و روابط اجتماعي بيشتري دارند از سلامت جسمي بيشتري هم برخوردارند و کمتر بيمار مي شوند. به عبارتي هرچه قدر رابطه صميمانه بيشتري با آدم ها داشته باشيم حالمان بهتر خواهد بود و درنتيجه سلامت جسماني مان هم بهتر مي شود.
از اين رو اگر چه ديد و بازديد عيد بيشتر شبيه يک مراسم است تا فرصتي براي برقراري روابط اجتماعي عميق اما بايد مراقب بود تا شکل آن بيشتر از اين تغيير نکند و تبديل به مراسمي خسته کننده نشود. به نحوي که افراد به اين فکر کنند که بايد پرتقال و سيب با کيلويي فلان قدر بخرند.
اين روان شناس با تاکيد بر اين که نياز ما به خانواده و فاميل محدود به روزهاي عيد نيست بلکه ما هميشه نياز به روابط اجتماعي عميق داريم نسخه اي هم براي بهبود اين شرايط مي پيچد: «به جاي آن که هر روز زودتر به خانه برويم و خودمان را با رايانه و تلويزيون سرگرم کنيم هر روز بعدازظهر قبل از رفتن به خانه به ديدن کساني برويم که دوستشان داريم يا وقتي به ميهماني مي رويم غذايي راهم که داريم ببريم و با هم بخوريم».
اين جاست که بايد گفت اولين گام اين است که تلاش کنيم تا درگير نمايش بيروني نشويم. اين کار را مي توانيم از همين عيد پيش رو شروع کنيم آن هم با اين شعار که عيد فرصت شاد زيستن است.